۱۳۹۳ مرداد ۶, دوشنبه

شعر

برای من داستان لذتی است فردی. می توانم روزها در آن غرق شوم .تماشایش کنم؛ حس کنم و محسورش شوم. بعد با شوق تجربه ام را با کسانی که از این سفر بازگشته اند در میان بگذارم و از آنها حس و حالشان را بشنوم.
اما شعر هرگز فردی نبوده. همیشه اویی در میان بوده . یا او را در میان می بینم یا نبودش را بیشتر حس می کنم. شعر خط ربطی میان خود و او ست. خوبیش به این است که همیشه اویی حتی نامعلوم را کنارم می گذارد. چه حضورش چه غیبتش. بدیش هم به این است که همیشه دلم را هم وسط می کشد که یا توی مشتم مچاله می کنم یا زیر پا . گاهی هم بنزین می ریزم و آتشش می زنم.
شهرزاد حقایق- 19/3/93

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر