۱۳۹۳ تیر ۱۶, دوشنبه

اندوه



همه آدمها نه . بعضی اندوهی  دارند از جنس روح و تارُ پود اندیشه .
 نمی شود براحتی از آن گذشت . کافی ست  گوشه ای از آن را ببینی یا بشنوی آنوقت دچارش می شوی . جزیی از خودت می شود. حتی وقتی اجزایش را در خاطراتت پیدا نمی کنی و متعجب می شوی کجای این قصه به تو شبیه است؟!! باز در تو می لولد.
اما حقیقتی پنهان است جایی در تو که به هر دری می زنی به آن برنگردی. به اندوهی که از جنس روح و تارهای اندیشه درتو جا مانده و ناگاه از زخمهای فراموش شده ات سر بر می آورد و تو را می پوشاند. اینجاست که اندوه آن دیگری که دچارش شده بودی سر می رسد  و تو به آن تکیه می کنی. عجیب است اما امکان دارد اندوه او مرهم دردهای خودت می شود . این حقیقت را به هر زبان گفته اند .من هم دوستش دارم  هر از گاهی که پیدایش می کنم و به آن تکیه می کنم.

شهرزاد حقایق- 16 تیر 93

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر